معلم چو آمد به ناگه،کلاس / چو شهری فرو خفته خاموش شد
معلم چو آمد به ناگه،کلاس / چو شهری فرو خفته خاموش شد
سخنهای ناگفته در مغزها / به لب نارسیده فراموش شد
معلم ز کار مداوم مدام / غضبناک و فرسوده و خسته بود
جوان بود و در عنفوان شباب / جوانی از او رخت بر بسته بود
سکوت کلاس غم آلود را / صدای درشت معلم شکست
بیا احمدک درس دیروز را / بخوان تا ببینم که سعدی چه گفت
ولی احمدک درس ناخوانده بود / مگر آنچه دیروز آنجا شنفت
ادامه نوشته
سخنهای ناگفته در مغزها / به لب نارسیده فراموش شد
معلم ز کار مداوم مدام / غضبناک و فرسوده و خسته بود
جوان بود و در عنفوان شباب / جوانی از او رخت بر بسته بود
سکوت کلاس غم آلود را / صدای درشت معلم شکست
بیا احمدک درس دیروز را / بخوان تا ببینم که سعدی چه گفت
ولی احمدک درس ناخوانده بود / مگر آنچه دیروز آنجا شنفت
+ نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۹/۲۰ ساعت 0:14 توسط عباسعلی مختاری
|